چکیده سبک گوتیک که ابتدا در قرن دوازدهم میلادی در معماری جلوه کرد و بیانگر راز و وحشت بود، در قرن هجدهم، یکی از انواع در داستاننویسی گردید. نویسندگان در این گونه داستانها با ایجاد فضایی وحشتناک و توصیفات جزئی و تخیّلی، خوانندگان را با دهشت و راز مشغول میسازند. شخصیّتهای این آثار، انسانهایی نامتعادل، روانپریش و گاه جنایتکارند. اشاره به محیطهای گرفته و دورافتاده و خالی از سکنهی وحشتآور از دیگر عناصر این گونه آثار است. در این مقاله به روش تحلیلی- توصیفی، رمان «سمفونی مُردگان» از منظر عناصر گوتیک مورد بررسی قرار گرفته است که به سبب داشتن فضاهایی تیره و گرفته و شخصیّتهایی با ویژگیهای هولآور، بیمارگونه و بیرحم میتوان آن را در دستهی آثار گوتیک جای داد. فضاهایی که در این اثر به آنها اشاره شده است با مکانها و موقعیّتهای گوتیک ترسیم میشود. اشاره به مکانهایی چون گورستان و زیرزمین که اغلب تاریک و آکنده از نمادهای ایجاد هراس است مثل برف، برگهای زرد پاییزی، صدای کلاغ، زوزهی گرگ و ... فضای مناسبی برای القای وحشت به وجود آورده است؛ امّا مهمترین مؤلّفهی گوتیک این داستان در شخصیّتهای آن نمود دارد. همگی آنها، گرفتار معضلی هستند و ویژگی مشترک آنها، تنهاییشان است. هرچند به ظاهر درکنار هم زندگی میکنند، در درون، احساس تنهایی دارند. همین عامل موجب عدم تفاهم و درک آنها میشود که در قالب اندیشههای مالیخولیایی بیماری، مرگ یا خودکشی و قتل- برادرکشی- رخ مینماید.
حسینی فاطمی، آذر- مرادی مقدم، مصطفی- یحییزاده، مژگان (1392)، «گوتیک در ادبیّات تطبیقی: بررسی برخی از آثار صادق هدایت و ادگار آلن پو»، فصلنامهی مطالعات زبان و ترجمه، شمارهی چهارم، صص.135-155.
داد، سیما (1379)، فرهنگ اصطلاحات ادبی، تهران: مروارید.