بررسی سیر دگردیسی اندیشه‌های سهراب سپهری با نگاهی به انگاره‌های مارتین سلیگمن

نوع مقاله : مقاله‌ی پژوهشی استخراج از رساله و پایان‌‌‌‌نامه

نویسندگان

1 دانشگاه مازندران

2 استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران

3 کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران

10.22080/rjls.2024.27537.1492

چکیده

سلیگمن روان‌شناس برجسته و یکی از پیشگامان مطالعه در حوزه روان‌شناسی مثبت است، که به‌عنوان پدر این شاخه از علم روان‌شناسی شناخته می‌شود. روان‌شناسی مثبت به دنبال تلاش برای بهبود کیفیت زندگی انسان‌ها است. افزایش شادی، سلامت و رضایت از زندگی از جمله اهدافی است که در روان‌شناسی مثبت مورد توجه قرار گرفته‌است. علمی که به‌جای تمرکز بر ضعف‌ها و ناتوانی‌های وجودی آدمی، بر نقاط قوت‌ و فضیلت‌های بالقوه او توجه می‌کند. و بر این باوراست که با تکیه بر فضیلت‌های نهفته در انسان می‌توان از ورطه بدبینی آموخته‌شده رهایی پیدا کرد. از سوی دیگر با بررسی اشعار سهراب سپهری، با دو دوره متفاوت مواجه می‌شویم که تفاوت‌های بنیادینی در اندیشه‌ و شیوه نگرش او به زندگی وجود دارد. سپهری در دوره‌ای از زندگی به افسردگی، دل‌مردگی و منفی‌نگری قابل توجهی دچار بوده است که در آثار او به‌طور کامل نمایان است. اما در پی تحولات روحی و شخصیتی و تغییر نگاه به جهان هستی، اشعار او رنگ و بوی تازگی، سرزندگی و امید به خود می‌گیرند. هدف از پژوهش پیش‌ روی، تحلیل و بررسی اشعار سهراب سپهری با توجه به آرای مارتین سلیگمن می‌باشد. یافته‌های این تحقیق نشان می‌دهد که مؤلفه‌های فضایل مطرح در نظریه سلیگمن که نجات‌بخش دانسته شده‌اند، به‌طور کامل در اشعار سپهری موجود است و در تغییرات شخصیتی سهراب تأثیر به‎سزایی داشته‌اند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات