بررسی اصل ایصال (رسانگی) در رباعیات جلیل صفربیگی با تکیه بر دو عنصر طنز و زبان آرگو

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.

2 دانش‌آموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.

چکیده

رباعی یا چارانه در زبان جلیل صفربیگی با دو انباشتِ قابل توجه «طنز» (satire) و «زبان آرگو» (Argo) نمود نسبتاً روشن و مخاطب‌پذیری به خود گرفته است. درهم‌تنیدگی این دو محور با کلیتِ کارکرد «لولایی» و ایهام‌گونۀ‌ زبان و ترکیبات زبانی باعث شده است تا زبان شعر وی را در رباعیات تا حدی فراتر از متعارفات معمول زبانی ببینیم. موضوع «رسانگی» و ایصال (communication) یکی از مزیت‌های شعر صفربیگی است؛ یعنی از آن‌جا که ملمــوس‌ترین مفاهیم و تجربیات نوعی بشر را دست‌مایۀ شعریت خود قرار داده است، با هر خوانشی که به سمت رباعیات او برویم، بی‌هیچ پیچش و صعوبتی به دریافتی آنی و احیاناً بسیار مشابه با ذهنیت شاعر مواجه می‌شویم. تجربه‌های برآمده از سادگی و سهولت زیستِ واقعی شـــاعر، بیان دل و دلدادگی‌های معمول ایلیاتی، حضور مختصر و البته کارسازِ تیپ‌های مختلف جامعۀ امروزی، بازآفرینی مفهوم «تقویم» و گذر روزگار، گلایه از نبود گشایش حداقلی در کار شاعر و هنرمند، هنجــارشکنی‌ و هنجــارافزایی، بازی‌های زبانی، اشارات دور و نزدیک به تاریخ و فرهنگ و داستــان‌واره‌ها و ... ، برجستگی خاصی به شعر وی بخشیده‌اند. در این پژوهش با روش تحلیلی – انتقادی، اصل «ایصال» و رسانگی در رباعیات جلیل صفربیگی در دو محور «طنز» و «زبان آرگو» بررسی و تحلیل می‌شود، تا از این طریق هم الگویی برای تحلیل شعر شاعرانی که احیاناً کمتر به بررسی آکادمیک آثار آنان پرداخته شده، به دست داده شود و هم از این قِبَل، باب تازه‌ای در گسترش موضوع بسیار حائز اهمیت «ایصال» و نمودهای متکثر آن در شعر باز شود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات