نمود‌های سوررئالیستی در شعر جنگ بر مبنای آثار پنج شاعر مقاومت

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دوره‌ی دکتری دانشگاه بین المللی امام رضا (ع)

2 استاد زبان و ادبیّات فارسی

3 استاد زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه فردوسی

4 استادیار زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه شهرکرد

چکیده

سوررئالیسم یکی از مکاتب ادبی قرن بیستم است که در فرانسه پا گرفت و هدف از آن بیان احساس و اندیشه ­ی خالص و ارائه ی تخیلات آزاد است. از آن­جایی که سوررئالیسم در پی جنگ جهانی اول و صدمات ناشی از آن و به دلایل مختلفی؛ از جمله بیان تشویش‌های حاصل از جنگ، نابرابری­های اجتماعی و قدرت امپریالیسمی و به عنوان مأمنی برای زندگی مردم رخ نمود، این پرسش در ذهن ایجاد می‌شود که آیا اشعار دفاع مقدس که در زمان جنگ و بعد از آن به نگارش درآمده‌اند نیز، دارای ویژگی‌های سوررئالیستی است یا خیر؟ در مقاله­ی پیش رو، به تحلیل، نمودهای مکتب سوررئالیسم در شعر جنگ با تکیه بر آثار پنج شاعر برجسته­ ی مقاومت، پرداخته شد و این نتیجه به دست آمد که برخی از ویژگی‌های مکتب سوررئالیسم، نظیر: نگارش خودکار، طنز و کنایه، عشق و جنون و مستی، تخیل و وهم، رؤیا، وحشت و هراس و اضطراب، ابهام، تصاویر عجیب سوررئالیستی، اشیای سوررئالیستی و غم و اندوه در شعر جنگ بازتاب داشته است.

کلیدواژه‌ها


نمود های سوررئالیستی در شعر جنگ  بر مبنای آثار پنج شاعر مقاومت 

 (علیرضا قزوه، قیصر امین پور، سلمان هراتی، احمد عزیزی و طاهره صفاّرزاده) 

فرنگیس شاهرخی1  مهدخت پورخالقی چترودی2  فرزاد قائمی3  اسماعیل صادقی4   چکیده 

سوررئالیسم یکی از مکاتب ادبی قرن بیستم است که در فرانسه پا گرفـت  و هـدف از آن بیـان احساس و اندیشهی خالص و ارائهی تخیلات آزاد است. از آنجایی که سوررئالیسم در پی جنگ جهانی اول و صدمات ناشی از آن و به دلایل مختلفی؛ از جمله بیـان تشـویش هـای حاصـل از جنگ، نابرابریهای اجتماعی و قدرت امپریالیسمی و به عنوان مأمنی بـرای زنـدگی مـردم رخ نمود، این پرسش در ذهن ایجاد می شود که آیا اشعار دفاع مقدس که در زمان جنگ و بعـد از آن به نگارش درآمده اند نیز، دارای ویژگی های سوررئالیستی است یا خیر؟ در مقالهی پیش رو ،به تحلیل، نمودهای مکتب سوررئالیسم در شعر جنگ با تکیه بـر آثـار پـنج شـاعر برجسـته ی مقاومت، پرداخته شد و این نتیجه به دست آمد که برخی از ویژگی هـای مکتـب سوررئالیسـم، نظیر: نگارش خودکار، طنز و کنایه، عشق و جنون و مستی، تخیل و وهم، رؤیا، وحشت و هراس و اضطراب، ابهام، تصاویر عجیب سوررئالیستی، اشیای سوررئالیستی و غم و اندوه در شعر جنگ بازتاب داشته است.  

واژههای کلیدی: سوررئالیسم، علیرضا قزوه، قیصر امین پـور، سـلمان هراتـی، احمـد عزیـزی، طاهره صفّارزاده. 

                                                

  1. دانشـــجوی دوره ی دکتـــری دانشـــگاه بـــین المللـــی امـــام رضـــا (ع)، (نویســـنده ی

 f.shahrokhi10@yah00.com (مسؤول

  1. استاد زبان و  ادبیات فارسی، دانشگاه فردوسی dandritic2001@yahoo.com
  2. استاد زبان و  ادبیات فارسی، دانشگاه فردوسی haemi farzad@gmail.com 
  3. استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهرکرد masadeghiesma@gmail.com تاریخ دریافت: 28/8/1396            تاریخ پذیرش: 26/11/1396 

 

  • درآمد

  سوررئالیسم به معنای گرایش به مـاورای واقعیـت یـا واقعیـت برتـر محصـولتغییرات بعد از جنگ جهانی اول و فراموشی داداییسم بود که از سال 1920 درفرانسه در زمینهی ادبیات و هنر به وجود آمـد. در سوررئالیسـم هـدف هنرمنـد این است که یک واقعیت تازه و مطلق در بیاورد، به عبارت دیگر واقعیت و رؤیـا را به هم بیامیزد و »واقعیتـی برتـر از واقعیـت « بیافرینـد . نمـی تـوان دربـاره ی سوررئالیسم جدا از موقعیت تاریخی آن کـه فاجعـه ی جنـگ جهـانی اول را در پشت سر دارد قضاوت کرد. هنرمنـدان و نویسـندگان پیشـرو کـه مسـتقیماً در جنگ شرکت جسته بودند و یا در حاشیهی آن قرار داشتند دیگر حاضر نبودنـد که دوباره به ارزش های تمدنی برگردند که جنگ آنها را بی اعتبار کرده و یا بـه طور کلـی نـابود سـاخته اسـت  (سیدحسـینی ،1384 :784-785). از همـین رو نویسندگان و شاعران، مکتب ادبی سوررئالیسم را بـه مثابـه ی پناهگـاهی بـرای رهایی از تبعات ویرانگر جنگ پایه ریـزی کردنـد تـا بـا روی آوردن بـه فراواقـع نمایی مسائل، راه گریزی برای رهایی از اندوه ناشی از صدمات جنگ بیابند . 

  به نظر می رسد، برخی شاعران جنگ نیز خواسته یا ناخواسته، ویژگـی هـایی از این شیوه سخن پردازی را در اشعار خود منعکس کردند و چگونگی بیان تبعـات و صدمات جنگ در اشعار آنان، شباهت ها و قرابت هایی بـا ایـن مکتـب اروپـایی یافته است . 

 

1-1- بیان مسأله 

  با در نظرگرفتن تأثیر جنگ جهـانی اول در پایـه ریـزی مکتـب سوررئالیسـم و انعکاس صدمات ناشی از جنگ در ادبیات و هنر سوررئالیسـتی، در ایـن مقالـه، شعر پنج شاعر شاخص پایداری (علیرضا قزوه، قیصر امـین پـور، سـلمان هراتـی، احمد عزیزی و طاهره صفارزاده) براساس مؤلفههای مکتـب سوررئالیسـم مـورد بررسی قرار میگیرد. آنچه با عنوان اصول مکتب سوررئالیسم در شعر جنـگ در این پژوهش خواهد آمد، با توجه به تفاوت های مبنایی جنـگ  ایـران و عـراق بـا جنگ جهانی اول در اروپا، دارای نقاط اختلافی با سوررئال غربـی اسـت کـه در متن نوشته به آن اشاره خواهد شد. علاوه بر این، برخی از اصـول مکتـب مـوردبحث، از جمله: پوچی و بی معنایی و غریزه گرایی به دلایل اعتقادی یا بـه دلیـلتفاوت فرهنگ و تمدن جامعـه ی ایـران بـا کشـورهای اروپـایی در شـعر جنـگبازتاب نیافته است که در اثنای تشریح اصول مکتب ادبی سوررئالیسـم بـه ایـن مسأله نیز اشاره شده است.  

 

1-2-ضرورت و اهمیت انجام تحقیق 

  پیشتر گفته شد که سوررئالیسم در پی مسائل بسیاری از جملـه وقـوع جنـگ جهانی اول و صدمات ناشی از آن و به قصد بیان تشویش های حاصل از جنـگ و به عنوان مأمنی برای زندگی مردم رخ نمود؛ بـه همـین سـبب، بررسـی قرابـت اثرگذاری جنگ تحمیلی ایران و عراق و جنـگ جهـانی اول در شـعر برآمـده از دوران جنگ و بعد از آن، موضوعی است گسترده که تحلیل تمام جنبه هـای آن و به طور اخص جلوههای مکتب سوررئالیسم، از ضروریات شناخت ژرف سـاخت شعر جنگ و ساختار اندیشگی شاعران سرآمد آن به نظر می رسد.  

 

1-3-پیشینهی پژوهش 

 دربارهی سوررئالیسم و بررسی آثار و اشعار شاعران گذشـته و معاصـر براسـاس مؤلفههای این مکتب ادبی پژوهش هایی صورت گرفته اسـت؛ از جملـه : مقالـ هی غموض و شعر سوررئالیسـیتی و سـمبولیک عربـی  (حسـین ابویسـانی ، 1389). نویسنده در این مقاله به بررسی ویژگی غمـوض و تفـاوت آن بـا ابهـام در شـعر سورئالیستی و نیز تحلیل نمونه هایی از شعر غامض عربی پرداخته است. مقالهی سوررئالیسم و مقالات شمس تبریزی (عصـمت اسـماعیلی و منـ ا علـی مـددی، 1385) به بررسی جلـوه هـایی از مکتـب سـوررئال در مقـالات شـمس تبریـزی اختصاص یافته است. نویسندهی مقالهی تأثیرپذیری و الهام گیـری سوررئالیسـم  از ادبیات عرفانی با بررسی تقابلات بین آنها (ویدا دستمالچی و رحمان مشتاق مهر، 1391)، تشابهات و روابط نزدیک بین عرفان و سوررئالیسـم  و ورود عرفـان در زندگی عملی عرفا را مطرح می کند و سپس به بیـان تفـاوت بـین پویـایی و رشد و تکاملی  که عرفان به زندگی عرفا بخشیده و سوررئالیسم به دلیـل کنـارهگرفتن از صحنهی زندگی واقعی، از آن محروم است، می پردازد .محبوبه حیدرینویســندهی مقالــهی خــواب و رؤیــا در بــوف کــور بــر مبنــای مکتــبسوررئالیســم(1385)، دربــارهی عنصــر خــواب و رؤیــا کــه از اصــول مکتــب سوررئالیسم است و تطبیق آن با خواب های راوی در داسـتان بـوف کـور سـخن گفته است. در مقالهی تشابهات صوری ادبیات سوررئالیستی در تذکرة الاولیـای عطار (مریم خلیلی جهانتیغ و فاطمه تیموری فتحـی ، 1391)، نویسـندگان بـه تفسیر نشانه هایی از اصول مکتب سوررئالیسـم؛ از جملـه طنـز و هـزل، جـادو و کرامات، خواب و رؤیا و نگارش خودکار در تـذکر ة الاولیـای عطـار  پرداختـه انـد. نویسندهی مقالهی سوررئالیسم در حکایت های صوفیانه (علیرضا اسدی ،1391) می کوشد با اتسّاع ایدهی تودورف و با استفاده از ملاک های طبقهبنـدی او، ژانـر داستان سوررئالیستی را به عنوان یکی از انواع فراواقعی معرفی و تشـریح کنـد  و سپس به تطبیق این نظریه با حکایتهای منثور عرفانی ایرانی بپردازد. 

مقالات دیگری نیز دربارهی سـبک ادبـی سوررئالیسـم انجـام شـده اسـت؛ امـا پژوهش مستقلی با موضوع سوررئالیسم و جلوه های آن در شـعر جنـگ صـورت نگرفته است و همین نکته، لزوم پرداختن به این موضوع را نمایان می کند . 

 

2-چارچوب مفهومی 

2-1- معنی لغوی و اصطلاحی سوررئالیسم 

  اصطلاح سوررئالیسم1 از دو جزء اساسی »سور«[1] به معنی روی، بر فراز و بالا و   »رئال«[2] به معنی حقیقت، چیز واقعی، صـحیح و حقیقـی ترکیـب شـده اسـت.

سوررئالیسـم بـه معنـی گـرایش بـه مـاورای واقعیـت یـا واقعیـت برتـر اسـت . فراواقع گرایی یا سوررئالیسم به انگلیسی، یکی از جنبش های معـروف هنـری در قرن بیستم بود. 

1                                                                                                       

- Surrealism

  آنـدره برتـون1 در سـال 1924 بیانیـهی سوررئالیسـم را منتشـر و سـرانجامسوررئالیسم را چنین تعریف کرد: »خودکـاری خـالص روانـی کـه منظـور از آنعبارت است از فراگرد واقعی اندیشه به طور شفاهی یا مکتوب یا هر نحـو دیگـریعنی تقریر اندیشه، فارغ از هر گونـه ملاحظـه ی اخلاقـی یـا جمـال شناسـی « (ثروت،1385: 228). برتون می گوید: »مکتـب ادبـی و هنـری سوررئالیسـم بـه دنبال مکتب داداییسم در فرانسه پـا گرفـت. سوررئالیسـم در زبـان فرانسـه بـه معنای "در ورای واقعیـت " و " پشـت وا قعیـت " اسـت. ایـن اصـطلاح را گیـوم آپولینر[3] شاعر فرانسوی به کار برد اما بیانیهی سوررئالیسم توسط شاعری به نـام آندره برتون در سال 1924 منتشر شد« (داد،174:1371). 

  

2-2- سوررئالیسم در ایران

   برخی از عناصر و اصـول سوررئالیسـم هـم در ادبیـات  کهـن ایـران و هـم در ادبیات معاصر دیده می شود .»هزار سال پیش از آندره برتون و یارانش، صـوفیان مسلمان در نگارش های شورانگیز و مستانهی خود به همان سبکی نوشته اند کـه سوررئالیسـت هـای فرانسـه در آغـاز قـرن بیسـت اصـول آن را تبیـین کردنـد .شطحیات صوفیان و کشف و شهودها و گزارش واقعـات و رؤیاهـای صـوف یانه در تاریخ تصوف اسلامی کم نیست« (فتوحی ،1385: 300). گذشته از سروده هـای زرتشت در متون عرفانی شباهت هایی با آثا سوررئالیستی دیده می شود.  

  در بسیاری از آثار ادبی گذشتهی ایران، از جمله کشف الاسرار، فتوحات مکیه ،غزلیات مولوی، مقالات شمس، تذکره الاولیای عطار و . . . کارکرد اعجاب انگیـز سوررئالیسم را می تـوان دیـد . یکـی از مشخصـه هـای سوررئالیسـم، اسـتفاده از ایماژ های نامتناجس است کـه مصـداقش، شـعر ک هـن  فارسـی اسـت . »تصـاویر شاعرانهی سروده های زرتشت تصاویر عـادی و معمـولی حاصـل از تشـبیه و یـا حتی استعاره های تک وجهی نیستند؛ این تصاویر همان طور کـه آنـدره برتـون عقیده دارد نمی تواند از مقایسه تولد یابد اما می تواند از نزدیک شدن دو واقعیت

1                                                                                                       

- Andre Breton 

نزدیک به هم، ولی کم و بیش دور از هم تولـد یابـد « (حسـنی ،543:1374). درتحلیل این شباهت ها می توان به تشابهات بین شـطح گـویی عارفـان و نگـارشخودکار سوررئالیست ها، مستی و سکر عارفان و سـکر مصـنوعی سوررئالیسـتی،شیوه های رسییدن به حقیقت درونی و زمینه های اجتماعی نسـبتاً مشـترک یـا مشابه اشاره کرد (مشتاق مهر،184:1389). 

  در شعر معاصر از شعر سمبولیک نیما تـا اشـعار سـهراب سـپهری، احمدرضـا احمدی، شمس لنگرودی، کامران عالی پور، بهزاد خواجات، ابوالفضـل پاشـازاده، علی عبداللهی و بسیاری از شاعران امروزی، عناصر سوررئالیسم به ویژه تخیلـی سوررئالیستی و بسیار نیرومند دیده می شود. 

  سورئالیسم علاوه بر شعر، در ادبیات داستانی معاصر ایرانـی نیـز نمـود داشـته است .شاخص ترین آثاری که در زبـا ن فارسـی تحـت تـأثیر مکتـب سورئالیسـم نگاشته شد، بوف کور و سه قطره خـون، نوشـته ی صـادق هـدایت بـوده اسـت. هوشنگ ایرانی، یداﷲ رویایی و احمد رضا احمدی نیز آثاری در این زمینه پدید آورده اند. 

 

3-2-اصول سوررئالیسم (فرا واقع گرایی) 

  سوررئالیسم، شعار سعادت بشری را دارد و می خواهـد آدمـی را از قیـد تمـدن سودجوی کنونی نجات بخشـد، در عـین ایـن کـه بازگشـت بـه گذشـته را هـم نمی پذیرد. در اصل از مواد مرامنامهی این مکتب به خوبی می توان دریافـت  کـه  بنیانگذاران این مکتب در اندیشهی رهایی از هر نوع اسـارتند  و هـدف  آنـان  در وهلهی اول پاشیدن آبی بر جنـگ  بـوده  اسـت . اصـول سوررئالیسـم عبارتنـداز :

واقعیت و رؤیا، نگارش اتوماتیک، پوچی و بی معنایی، ناکامی دائم، طنز، جذبـه، جنون و تحذیر، اشتیاق به امر شگفت و جادو، باور به تصادف عینی (هم زمـانی حیرت آور)، اشیای سوررئالیستی، کشف و شهود، یأس و ناامیدی، نفـی زمـان و مکان، غریزه گرایی، عقل گریزی، ترسیم صحنه هـا و تجـارب وهـم آلـود، زیبـایی تشنج آور، نقطهی علیا و انقلاب دایم. 

 

3-تجزیه و تحلیل 

3-1-عناصر سوررئالیستی شعر جنگ

3-1-1- خواب و رؤیاگرایی                

  هدف سورئالیسم بیان احساس و اندیشهی خالص است؛ به طـوری کـه هـیچ -گونه زمینهی فکری قبلی و یا وابستگی ذهنی و یا تعصب و هیچ گونه ملاحظه-ی اخلاقی و یا قواعد هنری و زیبایی شناسـی آن را برنینگیختـه باشـد و در آن تأثیر نکند. به عبارت دیگر ارائهی تخیلات آزاد و بی قید و بند بدان گونه کـه در وقت خواب دیدن ممکن است .اساس کار سوررئالیست ها، تـداعی آزاد معـانی و افکار است. توالی اتفاقی حوادث و یـادآوری خـاطره هـا آن گونـه کـه در خـواب پیش می آید، شیوهی اساسی کار آنان در امر نوشتن بود. بـه همـین منظـور، بـا برانگیختن ضمیر ناخودآگاه به طور طبیعی یا مصنوعی و آزاد گذاشتن بی هدف ذهن، دست به کار نوشتن می زدند. زمانی که انسان بـه خـواب مـی رود حـواس ظاهری او تعطیل می شود و ضمیر ناخودآگاه آغاز به فعالیـت مـی کنـد. فعالیـت ضمیر ناخودآگاه در چنین حالتی در ذهن به صورت خواب و رؤیا جلوه می کنـد به همین دلیل در مکتب سوررئالیسم آنچه در خواب به وقوع می پیونـدد، دارای همان ارزش وقایع زمان بیداری است. »برای هنرمند سوررئالیست رؤیـا یکـی از وسایل معرفت و شناخت و یکی از فعالیـت هـای الهـام بخـش ذهـن بـه شـمار می آید. به موجب این معرفت دنیای جدیدی کشف می شود« (داد،175:1371).

  در اشعار جنگ نیز بسیاری از اتفاقات شگفت انگیز در خواب و یا در مرز خواب و بیداری رخ مـی دهـد و خـواب منبـع الهـام و سرچشـمه ی شـناخت و کشـف شگفتی های عالم فراواقعیت می شود. بیان امـوری کـه در عـالم واقعیـت امکـان ظهور ندارد، مانند: آنچه در بیت زیر آمده است: 

دیشب دو چشم پنجره در خـواب مـی خزیـد   

                                           امشـب سـکوت پنجـره پایـان گرفتـه اسـت 

                    (هراتی،116:1388)            

عزیزی نیز سبب بیان تصاویر غریب و خلاف طبیعت در شعر خود را رؤیا زدگیشعرش می داند و می گوید: 

بـر زلـف تـو ریخـت شـانهی مـن   رؤیــــا زده شــــد ترانــــهی مــــن

                                                                                        (عزیزی،341:1372) 

بازگو کردن خواب و وقایع آن نیز در اشعار بررسی شـده از شـیوه هـای نوشـتن است. گویا خواب را جلوه ای از آنچه قراراست اتفاق بیفتد می دانند. ایـن اعتقـاد به رؤیا همان اصالت فعالیت ضمیر ناخودآگاه انسان است که در مکتب سوررئال مطرح شده است. در شعر جنگ نمونه های بسیاری دیده می شود که بـه خـواب یا واقعه ای در خواب اشاره شده و گاه بسیاری از رؤیاها در عالم واقعیت به وقـوع می پیوندد. 

دیشب خسته و دل شکسته خوابیدم/ خـواب دیـدم/ دلـم بـرای لمـس آفتـاب/ چونان نیلوفری/ بر قامت نیزه پیچید/ و صبح که برخاستم/ پر بودم از روشنایی .

. . (هراتی ،60 : 1388). 

چرا مادر من امروز/ اینهمه به آسمان شباهت دارد/ و شبها خـواب گـل سـرخ می بیند (هراتی،25:1368). 

 از ظهور آنچه در عالم خواب دیده شده، در عالم واقعیت با لفـظ  تعبیـر خـواب یاد می شود: 

ای ملـخ در خـواب تـو تعبیــر آب    ای نگاهــــت خشکســــال آفتــــاب

                                                                                           (عزیزی،227:1369) 

گاه خواب در این اشعار در معنای نمادین و به معنای غفلت به کار رفته اسـت و گاه گریزگاهی است برای فرار از وقایع زندگی و فراموشی از آنها: 

ای نــژاد منقــرض در                   خــوابهــا    ای تبـــــار منجمـــــد در آب هـــــا

                                                                                         (عزیزی ،228:1369) 

روز زیــر خــواب هــا پنهــان شــدن          شـب پــر از مهتــاب ســرگردان شــدن 

                                 (عزیزی،604:1369)    علاوه بر آنچه آمد در خوابنامه که یکـی از آثـار عزیـزی اسـت، تمـام روایـاتشخوابگونه هستند و فضایی سوررئالیستی بر روایات آن حاکم است. 

2-1-3- وهم و خیال 

 در نظر سوررئالیست ها قوهی تخیل به مشـاهد هی آن بخـش از ذهـن و ضـمیر انسان می پردازد که ارزنده تر از آن چیزی اسـت کـه در عـالم واقعیـت مشـاهده می شود. آنچه ظهورش محال می نماید در عـالم خیـال امکـان ظهـور مـی یابـد. خیال آنچه را که عقل غیر ممکن می داند انجام می دهد. قوهی خیال در بیشـتر اشعار بررسی شده جاری و ساری است. تخیل در این اشعار بـه دو شـکل دیـده می شود:  

 1-2-1-3- ساختن تصاویر عجیب و خیال انگیز، مانند: 

ســـروها در ابـــر برمـــی خاســـتند   ســایه هــا از قبــر بــر مــی خاســتند

                                                                                           (عزیزی ،678:1372) 

هـزار آیینـه دیـدم مـی بـه دسـتند   هـــزاران بـــار بغضـــم ر ا شکســـتند

                                                                                              (قزوه،34:1376) 

اینجا مادران از کویر می آیند/ اما دریا می زاینـد/ کودکـان طوفـان                 مـیآفریننـد/ دختران بهار می بافند و پسران بـرای توسـعه ی صـبح/ خورشـید مـی افشـانند  ( هراتی ،51:1368). 

  در ابیات فوق خیال پردازی شاعر با نسبت دادن صفات انسـ انی بـه موجـودات بی جان، تصاویری عجیب و رؤیایی خلق می کند که در حیطهی ادراکات حسـی و منطقی انسان نیست. گاهی نیز برای ساختن تصـاویر تخیلـی از امـور موهـوم بهره می گیرند. اموری از قبیل روح همزاد در شعر زیر: 

روح همــزاد تــو را خیــزاب بــرد   لاشــه ات را کــرکس تقــدیر خــورد

                                                                                                  (عزیزی:،1369: 268) 

   گذشه از این، از واژه های وهم، بنگ، افیـون، شـیطان، دیـو، عزرائیـل و غیـب برای ساختن تصاویر موهوم و خیالی استفاده شده است و شاعر با تصاویر وهمی و خیالی مغایر با عقل و منطق به توصیف وقایع می پردازد: 

ناگهـــان وهـــم نـــدا آغـــاز شـــد   از نســـیم غیـــب درهـــا بـــاز شـــد 

                                                                                          (صفارزاده،13:1383) 

زنـــدگانی آه بـــود آن ســـال هـــا   روزهـــا کوتـــاه بـــود آن ســـال هـــا

 

ســال برگشــت خــدایان از خــلأســـروها در ابـــر برمـــی خاســـتند ســال از تیــغ نظــر خــونی شــدن  ســـال تکفیـــر انـــا الحـــق در مـــلأ ســـایه هـــا از قبـــر برمـــی خاســـتند ســال بنگــی ســال افیــونی شــدن                   (عزیزی،677:1372) 

 

2-2-1-3- ترکیبات وصفی و اضافی تخیلی، مانند: برفی از حریر، رودی از شیر

(عزیزی ،230:1369)، خشکسالی آفتاب (همـان : 227)، رودی از سـتاره، رودی از شــهید، درختــان آبــی (هراتــی،1388: 90)، روزهــای بــارش ابریشــم (عزیزی،11:1382)، و . . .  

 

3-1-3- فروپاشی ابعاد 

  در اشــعار سوررئالیســتی، خیــال شــاعر از ابعــاد طبیعــی و معمــول جهــان درمی گذرد و با ایجاد دگرگونی در  

ماهیت اشکال و پدیده ها، رنـگ، شـکل، زمـان، مکـان، کیفیـت، کمیـت، نـام و کارکرد اشیا و موجودات را دگرگون می سازد. در ابیـات زیـر فروپاشـی و تغییـر ماهیت در رنگ دیده می شود: 

زاغ هــای پــر طــلا برگشــته انــد   اطلســی هــا اطلســی تــر گشــته انــد

                                                                                             (عزیزی،12:1382) 

سبزتر از ایـن جنگـل کـال/ بعـد از ایـن جـا/ اقیانوسـی اسـت/ آبـی تـر از  زلال (هراتی،89:1388) 

  جابهجایی نقش و کارکرد پدیده ها و گاه کاربرد عکس، از امور خلاف عـادت و تغییر و دگرگونی در بعد نقش و کارکرد پدیده ها از دیگـر نمـود هـای فروپاشـی ابعاد است. در اشعار سوررئالیستی مقاومت، موارد بسیاری از تصویرسـازی هـایی دیده می شود که شاعر با بر هم زدن روابط شناخته شده و عادی و معمـول و بـ ا برداشن مرز میان پدیدهها تازگی و زیبایی در کـلام ایجـادکرده اسـت. در بیـت زیر با تغییر کارکرد، نقش بریدن از شمشیر گرفته می شود و در جایگـاه معلـول فعل بریدن قرار می گیرد. در بیت دیگر شاعر به جـای طلـب اسـتجابت دعـا ، ازخدا می خواهد که برای او دعا کند: 

ز ســـامان شـــهادت آب دادیــــم                      نمــی بــرد کســی شمشــیر مــا را

                                                                                            (عزیزی،1368: 72) 

دعا کن یـک سـحر در خـود بـرویم    بگـــویم آنچــــه را بایــــد بگــــویم 

                                                                                                (قزوه،1376: 9) 

پنجرهی چشمهامان را مـی گشـاییم    بــا قلــب هامــان نگــاه مــی کنــیم

                                                                                              (هراتی ،1367: 51) 

این تغییر و دگرگونی در بعد کمیت، کیفیت و حجم هم دیده می شود:  

این پهلوان که بود/ از خون بسته به دنیا آمد/ در خون باز/ در خون جـاری خـود می رود/ تکثیر می شـود / هـر تـن/ هـزار تـن/ هفتـاد تـن / هفتـاد هـزار تـن. . .  

(صفارزاده،1383: 119) 

گـل مثـل دل سـکینه، تنـگ اسـت   چندیاسـت پـی مدینـه تنـگ اسـت 

                                                                                          (عزیزی ،511:1372) 

و نیز کاربرد چندین چشم به عنوان واحد سـنجش مـواردی از فروپاشـی ابعـاد است:  

و زمین را مـرور مـی کنـیم / بـه انـدازه ی چنـدین چشـم / معجـزه مـی بینـیم ...

(هراتی،1388: 64) 

 

3-2- تصاویر سوررئالیستی  

  یکی از ویژگی های خاص اشعار سوررئالیستی متفـاوت بـودن نـوع تصـاویر آن است. در شعر سوررئالیستی، تصویرها ابتکاری و بی سابقه اند و از طریـق مقایسـه به دست نمی آیند؛ بلکه از همنشینی اجزای کلام، تصویر به دست مـی آیـد. هـر چقد این تصاویر از نظر عقلی غیر ممکن تر باشند دارای قدرت بیشتری هستند .در این ترکیبات نوعی تجربه بیان می شود که در جای دیگر نمی تـوان آن را بـه دست آورد و قدرت اثرگذاری ترکیب دو امر دور از هم بسیار بیشتر از مقایسهی دو امر مشابه است. این تصاویر که اتفاقی ساخته می شوند از نظر زیبایی شناسـی بسیار دارای ارزش هستند؛ زیرا فهم معانی و کاربرد آن در زبان معمـول منـوط به درک روابط متناقض آنهاست و نیازمند زمـان زیـادی اسـت. در اغلـب ایـن تصاویر با بهره گرفتن از نیروی وهم و تخیل، امور انتزاعی به شـکل امـور عینـیظـاهر مـی شـوند. مهـمتـرین ویژگـی ایـن تصـاویر غرابـت، اعجـاب انگیـزی و غافلگیرکنندگی است . 

 در اشعار زیر تصاویر از سنت و روش معمـول زبـان درگذشـته انـد و بـه اعمـاق ناشناخته هستی و آدمی دست یافته اند: 

شبی که یوسـفم یـاد از وطـن کـرد    نگــاهم بــوی پیــراهن بــه تــن کــرد 

                                                                                                 (قزوه،1376: 35) 

دیر شـد آیینـه ی مـن خـیس شـد    زیــر بــاران روح مــن تنــدیس شــد 

                                                                                         (عزیزی،1369: 281) 

وظیفهی این تصاویر کشف مجهولات ناخودآگاه آدمی و رویارویی آن با خودآگاه بشر، باروری زبان، بـرهم زدن عـادت هـا و آزادی تخیـل اسـت. برخـی تصـاویر آفرینندهی محالات و بر هم زنندهی نظامهای عقلی و منطقـی هسـتند کـه بـا ایجاد شگفتی و اعجاب و جدایی از دنیای واقعی علاوه بـر بیـان مقصـود ایجـاد هیجان و شادمانی در مخاطب می کند: 

هـزار آیینـه دیـدم مـی بـه دسـتند   هـــزاران بـــار بغضـــم را شکســـتند 

                                       (قزوه ،34:1376)  برای دنیایی که با »والیوم« به خواب می رود/ و در مه غلیظی از نسیان/ دست و پا می زند/ دنیایی که چنـد صـد سـال پـیش/ قلـب خـود را/ در سـطل زبالـه ی »کاپیتالیسم« قی کرده است...  (هراتی،15:1388) 

  تصاویر فوق به دلیـل خـلاف عـادت بـودن درک تـازه ای از وقـایع بـه دسـت می دهند. آنچه اشعار مورد بحث را از سایر اشعار جنگ متمایز می سازد؛ تـازگ ی تصاویر و ترکیبات است که مسائل مربوط به جنگ و تبعات آن را با زبانی نو بـه تصویر مـی کشـد. در ایـن اشـعار، شـاعران از چنـد طریـق بـه سـاخت تصـاویر سوررئالیستی پرداخته اند: 

3-2-1- ترکیبات وصفی و اضافی جدید که کاربرد آنها سابقه ای در ادبیات مـا ندارد؛ نظیر رفتن زخم زمین، روزهای بارش ابریشم، خشکسالی آفتاب،، قـاره یمالاریا، چشم ابر گرازها، خوشبوتر از خورشید، هفت شین و...   

3-2-2- ترکیباتی که با همنشینی امور انتزاعی و امور عینی سـاخته شـده انـد،مانند: سرفهی غربت، آواز بی لک، زخم سرخ خانگی، زخم خدا، صدای آفتـابی، بوی آبسالی، سلطهدان جهل، ابر نم نم و . . .  

3-2-3- توصیفات، تشبیهات و استعاره های عجیب که درک معنای آنهـا نیـاز به اندیشه دارد؛ ازجمله: تندیس شعر، بوی گیج آسـفالت، کفتـر بـازان سیاسـت پیشـه، صـدای شـکوفه در دل آب، ریخـتن ترانـه در جیـب، گـل دادن تـابوت، سوره ی خم، سورهی می و... 

کسی کـه بـا جنـون پیمانـه مـی زد   شــلال نخــلهــا را شــانه مــی زد

                                                                                                (قزوه ،23:1376) 

3-2-4- نمادین بودن بیان و بهـره گـرفتن از معـانی نمـادین واژه هـا و کـاربرد نمادهای غیرمعمول و غریب، نظیر: شـاپرک، خفـاش، طوفـان، مـرگ، درخـت، آفتاب، می، مرداب، باران ،نسیم، خوک، بهار، بـاغ، زیتـون، رنـگ آبـی، شـقایق، لاله، خواب، بیداری، روز، باران، دریا و . . .، که در بیشتر موارد ذکر شده، عناصر طبیعت در معنای غیر واقعی و نمادین خود به کار رفته اند:  

دلواپس آفتاب اند انگار/ پنجره های مغموم به قـاب انـدر/ هـیچ خفاشـی/ قلمـرو آفتاب را درنمی وردد/ جز به سـرانجامی بـد/ حـال آنکـه روشـن اسـت/ آفتـاب/ درخشش محتومی است/ در این کرانه/ که هیچ خانـه/ بـی شـهید نمانـده اسـت  (هراتی ،1388: 56)  

3-2-5- ترکیبـات و توصـیفات متنـاقض کـه از بـارزترین ویژگـی هـای مکتـب سوررئالیسم است. در اشعار مورد بحث نیز ترکیب امور متناقض و اتحاد ضـدین به وفور دیده می شود. دلیل بهره گیـری زیـاد شـاعران از ایـن عنصـر سـوررئال، رؤیاگونگی ادراک و وهمی بودن آن در این اتصالهاست. بـا الحـاق دو واقعیـت دور ازهم تصاویری قوی ساخته می شـود کـه جرقـه ای اسـت در جهـت آشـکار ساختن مجهولات. شاعرانه ترین تصاویر در همین تناقض ها دیده می شـود، مـثلاً در مثالهای زیر شاهد اجتماع عناصر متضاد هستیم که نتیجهی آشـتی اضـداد  ابعاد و کیفیات ظاهری عناصر رنگ می بازد و مفهومی نو بـا تصـویری رؤیاگونـه خلق می شود: 

دلــم ســرگرم کــار هــیچ     کــاری            امـــان از ایـــن پریشـــان روزگـــاری

                                                                                                (قزوه،9:1376) 

شــدم دلخســته از نــازک خیــالی    بــه فریــادم رس ای آشــفته حــالی 

                                                                                                   (همان: 15) 

نــور چــون ابــری بــه ایــوان آمــده    شـــــادی روح شـــــهیدان آمـــــده 

                                                                                          (عزیزی ،18: 1382) 

ای ازدحام درد/ جان من از بی دردی/ درد می کند (هراتی،50:1388) 

3-2-6- تصاویر خلاف عادت و بر هم زنندهی نظام هـای عقلـی و منطقـی و یـا تصاویر ساخته شـده بـا امـور غیـر ممکـن و دسـت نایـافتنی از قبیـل مفـاهیم رقصیدن در نماز، بازکردن گره گردباد و برای هواخوری به جبهـه رفـتن، کـه از نظر عقل و منطق بعید می نماید:  

میای تا بگذرم از هـر چـه هسـتی    برقصـــم در نمـــاز شـــور و مســـتی 

                                                                                        (قزوه،10:1376) 

بیا برای هواخوری/ به جنگل های مجاور جبهه پناه ببـریم  (هراتـی ،1388: 65) / و روز چنان است/ که می توانی همه جـا را ببینـی/ و همـه ی صـداها را بشـنوی  (همان: 62) 

و یا تصاویری غیر ممکن که با ورود به مرزهـای غیـر معهـود سـاخته شـده انـد.

تصاویری چون: سایه بر خورشید افکندن و خدا را در خون دیدن: 

خوشا آنان کـه چرخیدنـد در خـون    خــدا را ناگهـــان دیدنـــد در خـــون 

                                                                                                (قزوه،26:1376) 

همــه افکنــده بــر خورشــید ســایه    خـــدا مـــردان »مصـــباح الهدایـــه «

                                                                                                        (همان: 20) 

3-2-7- همجواری واژه ها: 

مـــن شـــیعه ی شـــعلهی نگـــاهم   مــــن منتظــــر خــــروج آهــــم 

                                                                                           (عزیزی،1372: 342) 

هر نفر یک سینهی صد چـاک داشـت    هر کسی یـک سـاک در سـاواک داشـت                                            (همان: 678) 

مگر قرار نیست او نقش رنج را / از آرنجمان پاک کند (هراتی ،1388: 80). 

در این چمن نپرسند از حسن و قـبح، کسـی  

                    را                  بلبــل ز  شــاخهی گــل زاغ از زقــن برآیــد 

                   (عزیزی ،1386: 164) 

3-3- عشق و جنون و مستی  

  ماهیت سوررئال عصیان است علیه قواعد پذیرفته شدهی جامعه. ایـن عصـیان در آثار ادبی نیز وجود دارد. در سوررئالیسم هر چیزی که زادهی آزادی ذهـن و ضمیر انسان باشد و از نظارت عقل و منطق رها شود اهمیـت دارد. در سـوررئال عشق نیز یادآور رؤیا و الهام و وسـیله ای بـرای رسـیدن بـه آزادی بیشـتر ذهـن انسان است. عشق سوررئالی عشقی غیر طبیعی و متعالی است که الهام برتـر را در خود نهفته دارد. عشقی که هیجان و زیبایی تشنج آور را بـا خـود بـه همـراه دارد. هیجان حاصل از عشق سوررئالیست ها معادل تجربه هـای عرفـانی ادبیـات  فارسی است. این عشق دیوانه وار در اشعار جنگ با دو تعبیـر عشـق بـه وطـن و عشق به خدا تجلی یافته است. عشقی که با تکانـه هـای روحـی همـراه اسـت و تأثیری شگرف بر تفکر، زندگی و سرنوشـت انسـان دارد. جنـون و رهـا شـدن از محدودهی عقل و منطق از وقایع توجه به عالم درون است که در اشعار عرفـانی دفاع مقدس مقدمهی دست یابی به معرفت الهی اسـت. عشـق و جنـون حاصـل حیرت است. حیرتی که در اثر رهیابی به عالم غیب حاصل می شود، عـالمی کـه با عادت های عـالم مـادی تناسـبی نـدارد بـرای دسـتیابی بـه حقیقـت درونـی می بایست از قید و بندهای مادی گذشت: 

ناگهـــان وهـــم نـــدا آغـــاز شـــد    از نســیم غیــب درهــا بــاز شــد  آه حیرانــــی جنــــون مــــی آورد بــاد از شــب، بــوی خــون مــی آورد

                                               (عزیزی ،1382: 13)       تأثیر دست یابی به جهان نامتعارف در عالم طبیعت، با تصاویری بیان می شـود که نشانهی ورود شاعر به مرزهای جدیدی است که با عادات مـا تناسـب نـدارد.

نشانه هایی از جهان مورد نظر شاعر شگفتی خواننده را برمی انگیزد: 

کوچهها از خـویش بیـرون ر فتـه  انـد   خانـه هـا تـا خطـهی خـون رفتـه انـد

آب تـــا زانـــوی خورشـــید آمـــده مـی بـرد نعـش شـهیدی روی دسـت میـــــوهی اﷲ اکبرمـــــی دهـــــد تنــــدر تکبیــــر را آتــــش زدنــــد                          (همان : 14) 

بـــاد تـــا ویرانـــی بیـــد آمـــده  بــاد انگــاری میــان کوچــه مســت  کوچـه دارد عشـق را سـر مـی دهـد عاشــقان بــر شــعله ســرکش زدنــد 

 

عشق، عشقی معنوی است که در نتیجهی سیر در آفاق انفس است. عشقی کـه با طلب، مستی و جنون همراه است و حاصـل معرفتـی اسـت کـه بـه نگـرش و عملکرد آنان جهت می دهد و انسان را تا حد عرفان پیش می برد. شاعر آنچـه را باعث بریدن از عالم طبیعت و رسیدن به شور و مستی می شود ،»می« می نامـد. جنون حاصل از این »می« رها شدن از خویش و سرشار شدن از نور یقین را در پی دارد. این »می« همان قدرت ماوراء طبیعی اسـت کـه در نظـر سـوررئال هـا انسان را به عالم وهم و خیال پیوند می دهـد و از عـالم محسوسـات و معقـولات جدا می کند .»می«ای با صفاتی عجیب و خارج از قوهی درک انسان: 

می ای خـواهم کـه باشـد نغمـه ی او   هـو العشـق و هـو الحـق و هـو الهـو 

بـــه شـــط آتـــش انـــدازد دلـــم را  برقصـــم در نمـــاز شـــور و مســـتی  جنــون جــان مــرا در بــر بگیــرد جنون کـو تـا مـرا برهانـد از خـویش  شکسـت افتــاده در ســقف و ســتونم                  (قزوه ،10:1376-11) 

مــی ای تــا زیــر و رو ســازد دلــم را  می ای تـا بگـذرم از هـر چـه هسـتی  دعــا کــن آتــش مــی در بگیــرد مـرا زنـدان تـن کـرده سـت دلـریش کجـــایی ای جنـــونم ای جنـــونم؟ 

                   

3-4-نگارش خودکار 

»نگارش خودکار به معنای رهایی ذهن از قید عقل و منطق و قواعد ادبی اسـت و نوشتن آنچه در ضمیر ناخودآگاه می گذرد« (اسماعیلی ،1385: 52). 

آب و گل وجود جنایتکاران/ عجین زمین اسـت/ عجـین زمـین/ مهـار خـواب و خوراک/ و ما گیاه سبز بهارانیم/ و اشتهای کور شتر مـا را مـی بلعـد/ و آن شـتر تاریخی/ شاید که در هجوم سیل بمیرد/ شـاید کـه در حمایـت شـیطان باشـد/باران دارد بلند می بارد و... (صفارزاده ،124:1383).  

  نگارش اتوماتیک در حقیقت آزادسازی نیروی خیال است. کلامی بدون اختیار و منافی قواعد سخن اسـت. تخیـل سوررئالیسـتی عـلاوه بـر تغییـر در نحـوه ی ساخت تصاویر، فرم و ساختار شعر را نیز در هم می ریزد. در اغلب اشعار مبنـای پژوهش پیش رو در سایهی بهـره منـدی شـعرا از قالـب نـو و آزادی از قوالـب و سنت های دست و پاگیر گذشته، علاوه بر تخیلی بودن تصاویر کـه اسـاس شـعر سوررئالیستی است، تغییر و تلاشی ساختار و فرم شعر هم مشهود است:  

یک سیب از درخت می افتد/ یک اتفاق/ در شرف وقوع است/ تو نیستی/ لبخنـد نیست/ پنجره تنهاست/ من دلتنگم/ فکر می کنم تو هم پرنده شـده ای/ اگـر نـه/ چرا مادر امروز/ این همه به آسمان شـباهت دارد/ و شـب هـا خـواب گـل سـرخ می بیند (قزوه ،25: 1368).  

  در اشعار فوق عناصر انتزاعی ذهن خواننده را از محـدوده ی جهـان عینـی دور می کند و با ایجاد اخـ لال در ادراک حسـی، دسـت بـه سـاخت تصـاویر تخیلـی می زند . 

 

3-5- طنز 

   ناکامیها و شکست های بسیاری که در طـول حیـات بشـر وجـود دارد باعـث می شود که شاعر برای رهایی از اندوه، وقایع تلخ را به اعمـاق ضـمیر ناخودآگـاه براند و آنها را از راهی دیگر و با تغییـر شـکل در قالـب طنـز  و شـوخی و رؤیـا بنمایاند. طنزی که در حقیقت نوعی مقابله است. سوررئالیست ها برای پشت پـا زدن به ظواهر و به قصد نشان دادن بی اعتنایی خود نسـبت بـه مسـائل واقعـی پیرامونشان و بی ارزش دانستن آنها به طنز روی مـی آورنـد. همـین امـر باعـث می شود که با رهایی از جنبه های مادی زندگی بـا رویـه ی دیگـر وقـایع مواجـه شوند و به فراواقعیت برسند. شاعر با اسـتفاده از کنایـه، ایهـام، تضـاد، اجتمـاع نقیضین و پاسخ های غیرمنتظره به آفرینش طنز می پردازد و با ایجـاد اعجـاب وشگفتی در خواننده باروری تخیل را محقق می سازد.   

  در اشعار جنگ طنزهای بسیاری دیده می شود که شاعران از آنها بـرای بیـانبهتر مفاهیم اعتراض، مخالفت و آگاه کـردن جامعـه بهـره بـرده انـد. هراتـی بـااستفاده از طنز، مبارزه و مخالفت خود را با سلطه جویی و دخالت آمریکا در امور داخلی کشورها بیان می کند: 

 دست مریزاد/ به لبنان فرصت دادند/ تا کشـته هـای ش را دفـن کنـد/ و صـنعت مونتاژ را/ و روشن فکر مونتاژ را/ به رسم یادگاری/ بـه جهـان سـوم/ بخشـیدند/ که: /»طمع را نباید که چندان کنی«/ وگرنه/ هر چـه دیـدی/ از چشـم خـودت دیدی/ لطفاً لطفتان را/ به نفتالین بیالایید/ و درجای خشک و خنـک نگهـداری کنید (هراتی،1388: 70).  

  در ابیات زیر، صفارزاده با بهره گرفتن از کنایـه و تضـاد و اجتمـاع ضـدین بـه انعکاس و مخالفت با ناگواری ها و تهدیدهای جامعه مـی پـردازد. شـاعر در عـالم سوررئالیستی خود سرزمینش را آباد تصور کرده اسـت؛ امـا آنچـه برمـی شـمرد نشان از ناآبادانی و نابسامانی جامعه است:  

ملک از جمیع جهـات آبـاد اسـت/ آبـاد از تـدارک مـرگ آوران/ تفنـگ/ تانـک/ زره پوش/ خطوط ارتباطی خدعه/ زور و مسلسـل و سـرنیزه / در هـر سـوی بـلاد بپاخیزان/ در هر سوی بلاد ملّّت ایمان/ و چارسوی بسته میدان/ میـدان دام/ در خـون سـتاده انـد/ تـل هـای سـربلند شـهادت/ تـل هـای بیشـمار شـهیدان. . . 

(صفارزاده،1383: 140). 

  هراتی درک خردمندانه ای از وقایع روزگارش را با رنج آمیخته با طنز به تصویر می کشد تا علاوه بر ایجاد پویایی در اندیشهی مخاطـب در وی ایجـاد آگـاهی و بیداری کند:  

ماهواره های دروغ پرداز/ در سیاست دخالـت مـی کننـد/ اگـر چـه هـوای جهـان طوفانی است/ سازمان هواشناسی/ همیشه گزارش معتدل بـه دنیـا مـی دهـد/ و خواب خوشی را برای شنوندگان عزیز آرزو می کند (هراتی،1388: 68).  3-6- اشیا و پدیده های سوررئالیستی 

  اشیای پیرامون ما دارای مفاهیم و ویژگی های شناخته شده ای هستند. کـاربرد اشیا در جایی که کاملاً با آنها بی تناسب است و یا نسـبت دادن امـوری کـه در عالم واقع امکان ظهور ندارد و ساخت اشیا و اموری که در خواب دیـده شـده، از دخل و تصرف های سوررئالیست ها در نظم ظاهری اشیا است. شاعر سـوررئال بـا خارج کردن اشیا از صورت متداول و معمول علاوه بر بخشیدن معنـا و مفهـومی فراتر از واقعیت بـه آن هـا و آشـکار کـردن کیفیـت مرموزشـان، تصـویر ذهنـی جدیدی خلق می کند که اعجاب و شگفتی اشیا را نمایان مـی کنـد؛ مـثلاً شـعار نوشتن شب بر روی دیوار، بغض کردن رود و بهت و حیرت کوه، خزیـدن عشـق بر زمین و دعای مجیر خواندن جیرجیرک ها صفات و افعالی است که بر خـلاف کیفیت متعارف این اشیا و موجودات بدانها نسبت داده شده و آنهـا را تبـدیل  به اشیای سوررئالیستی کرده است: 

کوچــه هــر شــب در غبــار انتظــار    مــی نویســد بــر جــدار شــب شــعار 

                                                                                           (عزیزی،14:1382) 

در نگـر بـر بهـت کـوه و بغـض رود   بهمـــن تـــاریخ مـــی آیـــد فـــرود 

                                                                                                   (همان : 15) 

وه چه طوفان هـای سـرخی مـی وزد   عشــق در ســطح خیابــان مــی خــزد

                                                                                                         (همان) 

می شود هر نیمه شـب در زیـر بنـد    یـــا مجیـــر جیرجیـــرک هـــا بلنـــد 

                                                                                                    (همان : 12) 

و یا می خارج از آبگینه در عالم ماده وجود ندارد بلکـه ایـن ذهـن خلّّـاق شـاعر است که به آن وجود و معنا بخشیده است: 

مـــیای بیـــرون ز قیـــد آبگینـــه    ز شـــیرینی چـــو خرمـــای مدینـــه 

                                                                                                (قزوه،14:1376) 

   جنون شب نیز جز در عالم خیال و با کاربرد استعاری آن امکان پذیر نیست: 

کجــایی ای شــب مجنــون کجــایی    گــل افشــان خــد ا و خــون       کجــایی

                                         (همان: 21)  3-7- غم و اندوه و یأس و ناامیدی  

  جریان فکری سوررئالیسم در ادامهی مکتب داداییسم که مکتبی پوچ گرایانـه وهیچ انگار بود، بـه وجـود آمـد. ایـن مکتـب در حقیقـت واکنشـی بـود در برابـر پیامدهای جنگ جهانی اول در اروپا و به تبع آن راهی بود بـراب بازتـاب آثـار و تبعات ناگوار جنگ. از این رو غم و اندوه بر بیشتر آثار سوررئالیسم سایه افکنده است. همچنین به سبب سیطرهی نهیلیسم بر تفکر غربی، آثار سوررئالیستی بـا رنگ نیستانگارانه و یأسآلود همراه است . 

  اشعار جنگ نیز بازتابی از شکایت از وقایع زندگی و غم و اندوه حاصل از بـروز جنگ، تبعات و زیانهای ناشـی از آن، از دسـت دادن عزیـزان، ویرانـی کشـور، اتحاد کشورهای قدرتمند در جهت از پای درآوردن مقاومت ایرانیـان، فراموشـی رنج ها و تـلاش  مجاهـدان پـس از جنـگ، از یـاد رفـتن ارزش هـای اعتقـادی و فرهنگی و . . . است. این درون مایه در اغلب اشعار مربـوط بـه جنـگ تحمیلـی دیده می شود؛ اما غم و اندوه چیره بر اشعار جنگ بـه دور از حـس  پـوچ گرایـی است: 

ما ز صحرایی که خون گشـت آمـدیم    مــا ز قربانگــاه سردشــت آمــدیم 

از صـدای ضـجهی اصـغر پـر اسـت اصــغر در خــواب بمبــاران شـــده  اصــغر چســبیده بــر دیــواره هـــا اصـــغر از مـــو شناســـایی شـــده  شهر مـا از کاشـی خـونین پـر اسـت  لالـــه هـــای ســـرخ مفقـــودالاثر                 (عزیزی ،1369: 231) 

شـهر مـا از حجلـه ی اکبـر پـر اسـت  اصـــغر بغـــض پرســـتاران شـــده  اصـــغر مخلـــوط آهـــن پـــاره هـــا اصـــغر رؤیـــت ز دمپـــایی شـــده  شهر ما از مشت و از نفرین پـر اسـت  از شــقایق هــای قیچــی تــا کمــر

       

در شعر زیر سلمان هراتی علاوه بر شکایت از فراموشی ارزشها یأس و نامیـدی را نیز به تصویرکشیده است:  

در کوچه های بن بست/ یک ذره آفتاب به دست نمی آید/ و ما هـر روز بـه انتهـا می رسیم/ و درهای عافیت باز می شوند/ و میز مهربانی ما را/ با یک لیوان شربتخنک تمام می کند/ وقتی یک جرعه آب صلواتی/ عطش را می خشکاند/ دیگر به من چه که کوکا خوشمزه تر از پپسی است (هراتی ،1388: 65).  

چقدر صداقت نیست/ چقدر شقایق ها را ندیده می گیریم/ حـس مـی کـنم سـرم سنگین است (همان: 67). 

شاهدم مـن چشـم پـر خـون تـو را    کــــاروان اشــــک کــــارون تــــو را 

                                                                                        (عزیزی،1369: 227) 

3-8- حسرت و حیرت 

  تحیر از شگفتی ها و غریب دیدن هستی از اصول سوررئالیسـم اسـت. در مقـام تحیر علت و اسباب دیده نمی شود و حواس ظـاهری رنـگ مـی بازنـد. حیـرت و شگفتی از سرچشمه های اصلی احساس زیبایی و هیجـان اسـت. تصـاویر ادبـی  سوررئالیستی با ایجاد هیجان و شگفتی بـه نیـاز انسـان تشـنه نوجـویی و امـور شگفت پاسخ می دهد . 

  در بررسی آثار مبنای این پژوهش، واژهی تحیر و حیرت کـه کـاربرد بسـیاری نیز دارد، به معنای شگفتی از امور ظاهری نیست. حیـرت در ایـن آثـار رنـگ و بوی عرفانی دارد. حیرت در اثر جنون، تجلـی نـور حـق، تجلـی رحمـت الهـی، سرکشیدن رطل گران و مسائلی از این دست حاصل می شود: 

همه حیـران چـو موسـاییم در طـور    تجلــی کــن شــبی یــا نــو یــا نــور 

                                                                                                (قزوه،1376: 8) 

ای ماهی سرگشـته ی دریـای تحیـر    در بحر نهنگان که تو را گفت شـناکن 

                                                                                          (عزیزی ،1386: 239)  

ای جنون ایـن عرصـه هـای حیرتـت    حضـــرت عبـــاس یعنـــی غیرتـــت 

                                                                                                    (عزیزی،1372: 646) 

و گاه حیرت باعث جنون و ترک عقل مـی شـود. بایـد عقـل ظـاهربین و سـبب شناس را یک سو نهاد تا به حقایقی نو و خـارج از جهـان واقعـی دسـت یافـت.

حقایقی که با تصاویری خیالی بیان می شوند: 

آه حیرانــــی جنــــون مــــی آورد   بــاد از شــب بــوی خــون مــی آورد

                                                 (عزیزی ،1382: 13)  3-9- ابهام در زمان و مکان  

  ساخت شکنی در زمان و مکان و یا ابهـام زمـان و مکـان از ویژگـی هـای مهـمسوررئال است. ساخت شکنی در زمان و مکان باعث می شود محدودیت زمـانی و مکانی حذف شود و زمان و مکان به سوی بی نهایـت سـوق پیـدا کنـد و از ایـن رهگذر تصاویری ازلی و ابدی ترسیم شود. 

واژه ها و ترکیبات دالّ بر زمان و مکان در شعر جنگ به یکـی از گونـه هـای  زیـر مشهوداست: 

3-9-1- مکان ها و زمان های مقدس، نظیر: راه کربلا، کلیسا، صـحن دیـن، کـوه حرا و . . .  

3-9-2- مکان ها و زمان هایی که شناسهی خاصی ندارند و در مفهوم عام به کار رفته اند، مانند: بوستان، چمن، افلاک، صبح، شب، جبهه، سنگر، کویر، آسـمان و

  . . .

چندین تابستان است/ که در خون و آفتاب می رقصی (هراتی ،1388: 12) 3-9-3- فضاها و زمان هایی که بر مبنای ساختار عقیدتی و مذهبی مطرح شده و کاربرد دارند؛ از جمله غیب، آخـرت، ملکـوت، دوزخ، بهشـت، عـرش، معـراج، قیامت، محشر، معاد.

3-9-4- زمان ها و مکان های نامتناهی و ناشناخته مانند: روز ازل، ابد، عدم و . .

  .

3-9-5- واژه هایی که با وجود دلالت بر زمان و مکان، مفهـوم بـی زمـانی و بـی مکانی را به ذهن می رسـانند و معنـای واقعـی آن هـا مـورد نظـر نیسـت و گـاه ترکیبی از جمع اضداد هستند. کلمات و ترکیبـاتی، نظیـر: هـیچ کجـای دور از دست، در دشت دور، زیر وهم، آغازی که انجامی ندارد، صبحی که شامی ندارد ،همیشه ای از بهار، آن سوی قلمرو چشمهامان، پشت غروب های روستا و:. . .  

به پایان آمد اندک اندک ایـن شـب    بــه آغــازم رســان »یــارب یــارب « بــه آغــازی کــه انجــامی نــدارد کــه صــبحش تــا ابــد شــامی نــدارد  

                                      (قزوه،1376: 39)  3-9-6- زمان ها و مکان های وهمی و گنـگ کـه سـاخته تخیـل و ذهـن شـا عر است، از جمله عشرتکـده، نابودسـتان، گورگـاه، کـوی مـی فروشـان، خمخانـه، خمستان، خانقاه، بتخانه، آستان بی زوال و ...  

برج و بنای قلعه دزدان/ مشرف به قوم دزد زده/ مشرف بـه سـرپناه/ مشـرف بـه زاغه/ عشرتکـده مقابـل زنـدان/ زنـدان مجـاور نابودسـتان/ و گورگـاه صـداها/ حنجره ها . . . (صفارزاده ،1387: 191)  

از راه خاک آمده ای/ از راه خون/ از ابتدای روز جدال/ از ابتـدای جـاده تـابوت... 

(صفارزاده ،1383: 118) 

 

3-10-مهمترین تفاوت های شعر جنگ و اشعار سوررئالیستی غربی 

  با توجه به ارتباط هم زمان و دو سـویه ی تـأثیر و تـأثرات عوامـل اجتمـاعی و ادبیات هر جامعه ای، عوامل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتـی اقتصـادی کـه جامعه را دستخوش تغییر و دگرگـونی و حرکـت بـه سـوی نـاامنی مـی کنـد، می تواند در شکل گیری مکاتب ادبی و شیوه های بیان مؤثر باشـد. ظهـور مکتـب سوررئالیسم در برابر علم گرایی مطلق، فلسفه گرایی و جنگ جهانی اروپا، نشـانه -ی تبعیت این مکتب از شرایط اجتماعی خـود اسـت. اوضـاع اجتمـاعی دوره ی سوررئالیسم از لحاظ نابسامانی های اقتصادی، ناکارآمـدی کلیسـا و مسـیحیت و آشفتگی های حاصل از جنگ جهانی، شباهت هایی با دورهی شـکل گیـری شـعر دفاع مقدس دارد؛ اما این دو گونه شعر و ادبیات از لحاظ اهداف اصلی، نتـایج و دوام و ماندگاری تفاوت های اساسی دارند. اساس تفاوت های شعر جنـگ و شـعر سوررئالیستی غربی مربوط به مبانی اعتقادی آنهاست. 

  اصولی که شعر جنگ بدان ها رجوع می کند انسان را متوجه اعتقادات اصـیل و قوی دینی و توجه به دینداری می کند. این عقاید انسـان را بـه سـمت اهـدافی متعالی سوق می دهد و جهت دهندهی حرکت انسـان و نیروهـای درونـی او بـه سوی خداست؛ در حالی که سوررئالیسـم بـا جـدایی از کلیسـا، بـی اعتقـادی را مبنای کار خود قرار داده بود و تنها در پی رسـیدن بـه ناخودآگـاه بشـری بـود. سوررئالیست ها خدا را به عنوان حقیقت برتر انکار می کردند و نگرشی مادی بـه جهان داشتند. نتایج مورد نظر شاعران جنگ، پاسـداری از عقایـد دینـی، بـارور کردن اندیشه های اعتقادی و ایجاد آگاهی در جامعه بـه منظـور بهبـود زنـدگی مردم، دوری جستن از پذیرش ظلم و استبداد و یـادآوری ارزش هـای اخلاقـی و مقاومت در برابر ظلم است؛ اما مکتب سوررئالیسـم بـه دلیـل اتکـای مطلـق بـه جنبه های فراواقعیتی و ناخودآگاه ذهن بشر، نتوانست بـه زنـدگی واقعـی مـردم ورود یابد و فقط در آثار هنری و ادبی بازتاب یافت.   

 از نگاه این مکتب »شاعر انسانی است ماتریالیست« (هنرمنـدی، 1350: 533)؛ اما چنین دیدگاهی در شـعر ایرانـی خاصـه در شـعر جنـگ دیـده نمـی شـود و ماتریالیست بودن انسان مورد نکوهش قرار می گیرد و جز این »درست بر خلاف شاعران عارف ما که بیداری را دنبالهی عالم رؤیا می دانند و در نتیجه این جهان را عالم مجاز می شمارند، شاعران سوررئالیست، رؤیا را دنبالهی بیداری می داننـد و عقیده دارند همان فعالیت های ذهنی عالم بیداری در خواب نیـز ادامـه دارد « (همان: 535).  

  همچنین وجود تشابهاتی میان اشعار جنگ و آثار ادبی سوررئالیسـتی اروپـایی به معنای همسانی بنیادین آنها نیسـت. سوررئالیسـم در جهـت وارونـه نشـان دادن زنـدگی سـرمایه داری و بـا هـدف مخالفـت بـا سیاسـت هـای ظالمانـهی استالینی، با فراواقع نمایی، نابسامانی های جامعه را به نمایش می گـذارد. تأکیـد سوررئالیسم بر جداشدن از دنیای عقل و منطق و پناه بردن به تخیلات و جهان ناخودآگاه است، در حالی که اشعار جنگ، ترسیم دنیای واقعی انسان هایی است که در جهت مبارزه با ظلم و استبداد جهانی گام برمی دارند. بهره گرفتن از بیان و توصیفات و تصاویر سوررئالیستی در شعر جنگ که در بیشتر موارد ناآگاهانه و خودکار صورت گرفته است به منزلهی تبعیت شاعران جنگ از مکتـب اروپـایی سوررئالیسم و به منظور جدا کـردن  مـردم از واقعیـت هـا نیسـت؛ بلکـه ترسـیم جهانی واقعی با زبانی فراواقعی است. 

 

 

 

 4-نتیجه گیری  

  با بررسی آثار و سروده های پنج شاعر برجستهی مقاومت، ناظر وجود تشابهات صوری اشعار جنگ با اشعار سوررئالیستی و نمود برخـی از ویژگـی هـای مکتـب سوررئالیسم در شعر جنگ بودیم .این ویژگی ها عبارتند از: خواب و رؤیا (کـه در اشعار جنگ نیز بسیاری از اتفاقات شگفتانگیز در خواب و یـا در مـرز خـواب و بیداری رخ می دهد)، تخیـل و وهـم، تصـاویر سوررئالیسـتی، عشـق و جنـون و مستی (با دو تعبیر عشق به وطن و عشق به خدا)، نگارش خودکار، طنـز  (بـرای بیان بهتر مفاهیم اعتراض، مخالفت و آگاهکردن جامعه)، اشـیای سوررئالیسـتی، غم و اندوه و یأس و ناامیدی (که بازتابی از شکایت از وقایع زندگی و غم و اندوه حاصل از بروز جنگ، تبعات و زیانهای ناشـی از آن و از دسـت دادن عزیـزان و ویرانی کشور است)، حسرت و حیرت، ابهام در زمان و مکان و فروپاشی ابعاد. بـا این وجود، نمود ویژگی های سوررئالیستی در شعر جنـگ کـه در بیشـتر مـوارد ناآگاهانه و خودکار صورت گرفته اسـت، بـه منظـور پـذیرش و پیـروی شـاعران جنگ از این مکتب و به منظور جـدا کـردن مـردم از واقعیـت هـا نیسـت؛ بلکـه ترسیم جهانی واقعی است با زبانی فراواقعی. 

 

منابع و مآخذ: 

-اسماعیلی، عصمت؛ علی مددی، منا (1385) »سوررئالیسـم و مقـالات شـمس تبریزی«، نشریهی حافظ، نیمهی دوم مرداد، شمارهی 33، ص 58- 50.  

-امین پور، قیصر (1390) به قول پرستو، چاپ هشتم، تهران: شفق.

-_________ (1392) آینه های ناگهان، چاپ نوزدهم، تهران: افق.

-ثروت،منصور (1385) آشنایی با مکتب های ادبی، تهران: سخن.  

-حسنی، _  (1374) »سوررئالیسم در ایران«، نشریهی هنر، تابستان و پـاییز، شمارهی 29، ص 539-550.

-داد، سیما (1371) فرهنگ اصطلاحات ادبی، تهران: مروارید.

-سیدحسینی، رضا (1374) »مدخلی بر فلسفه سوررئالیسـم «، نشریهی هنـر ، تابستان و پاییز، شمارهی 29، ص 76-67.  

-سید حسینی، رضا (1384) مکتب های ادبی ،جلد دوم، تهران: نگاه .

-صفارزاده، طاهره (1383) شعر در هدایت اندیشه، تهران: نزدیک.

-_________ (1387) طنین بیداری، تهران: تکا .

-عزیزی، احمد (1368) دری به خانه خورشید، تهران: سروش.

-________ (1369) کفشهای مکاشفه، تهران: الهدی.

- ________ (1372) ملکوت تکلم، تهران: انتشارات علمی- فرهنگی.

-________ (1382) شبنم های شبانه، تهران: مؤسسه فرهنگـی انتشـاراتی اباصالح .

-________ (1386) قوس غزل، تهران: نیستان.

-فتوحی، محمود (1385) بلاغت تصویر، تهران: سخن.

-قزوه، علیرضا (1376) این همه یوسف، تهران: کنگره ی بزرگداشـت سـرداران شهید سپاه.

-_______ (1384) روایت چهاردهم، تهران: لوح زرین.  

-مشتاق مهر، رحمـان؛ دسـتمالچی، ویـداد  (1389) »عرفـان و سوررئالیسـم از منظر بسترهای اجتماعی«، مطالعات عرفانی، دانشکدهی علوم انسانی دانشگاه کاشان، شمارهی دوازدهم، پاییز و زمستان، ص183-200.

-هراتی، سلمان (1388) از آسمان سبز، تهران: سوره ی مهر.

-هنرمندی، حسن (1350) بنیاد شعر نو در فرانسه، تهران: زوار. 

 

 

 

 

[1] - Sur

[2] - Real 

[3] - Guillaume Apollinaire 

منابع و مآخذ: 
-اسماعیلی، عصمت؛ علی مددی، منا (1385) »سوررئالیسـم و مقـالات شـمس تبریزی«، نشریهی حافظ، نیمهی دوم مرداد، شمارهی 33، ص 58- 50.  
-امین پور، قیصر (1390) به قول پرستو، چاپ هشتم، تهران: شفق.
-_________ (1392) آینه های ناگهان، چاپ نوزدهم، تهران: افق.
-ثروت،منصور (1385) آشنایی با مکتب های ادبی، تهران: سخن.  
-حسنی، _  (1374) »سوررئالیسم در ایران«، نشریهی هنر، تابستان و پـاییز، شمارهی 29، ص 539-550.
-داد، سیما (1371) فرهنگ اصطلاحات ادبی، تهران: مروارید.
-سیدحسینی، رضا (1374) »مدخلی بر فلسفه سوررئالیسـم «، نشریهی هنـر ، تابستان و پاییز، شمارهی 29، ص 76-67.  
-سید حسینی، رضا (1384) مکتب های ادبی ،جلد دوم، تهران: نگاه .
-صفارزاده، طاهره (1383) شعر در هدایت اندیشه، تهران: نزدیک.
-_________ (1387) طنین بیداری، تهران: تکا .
-عزیزی، احمد (1368) دری به خانه خورشید، تهران: سروش.
-________ (1369) کفشهای مکاشفه، تهران: الهدی.
- ________ (1372) ملکوت تکلم، تهران: انتشارات علمی- فرهنگی.
-________ (1382) شبنم های شبانه، تهران: مؤسسه فرهنگـی انتشـاراتی اباصالح .
-________ (1386) قوس غزل، تهران: نیستان.
-فتوحی، محمود (1385) بلاغت تصویر، تهران: سخن.
-قزوه، علیرضا (1376) این همه یوسف، تهران: کنگره ی بزرگداشـت سـرداران شهید سپاه.
-_______ (1384) روایت چهاردهم، تهران: لوح زرین.  
-مشتاق مهر، رحمـان؛ دسـتمالچی، ویـداد  (1389) »عرفـان و سوررئالیسـم از منظر بسترهای اجتماعی«، مطالعات عرفانی، دانشکدهی علوم انسانی دانشگاه کاشان، شمارهی دوازدهم، پاییز و زمستان، ص183-200.
-هراتی، سلمان (1388) از آسمان سبز، تهران: سوره ی مهر.
-هنرمندی، حسن (1350) بنیاد شعر نو در فرانسه، تهران: زوار.